• وبلاگ : قصر آرزوها
  • يادداشت : انتظار نگاه...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تلخ ماندم ، تلخ
    مثل زهري که چکيده از شب ظظلماني شهر
    مثل اندوه تو
    مثل گل سرخ
    که به دست طوفان
    پرپر شد
    تلخ ماندم ، تلخ
    مثل عصري غمگين
    که تو را بر حاشيه اش پيدا کردم
    و زمين را
    توپ گردان
    پرت کردم به دل ظلمت
    تلخ ماندم ، تلخ
    ديوار از پنجره سر بيرون کرد
    از دهانش
    بوي خون مي آمد